الویس و من – فصل دوم
فصل دوم: سال 1956 بود و من با خانواده ام در پایگاه نیروی هوایی برگ استون در شهر آستین تگزاس زندگی میکردم جایی که پدرم کاپتان پل بیولیو ، افسر حرفه ای پایگاه بود. یک شب او برای شام به خانه آمد و صفحه آلبومی را به دست من داد. پدرم گفت : ” من نمیدونم این پسرک الویس کلا چجوریه ولی هر چی که هست باید یه چیز استثنایی باشه. من همراه نیمی از مردم پایگاه در فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش توی صف بودیم تا تونستم ...
Read more ›