شما اينجا هستيد: Home » حقایق (Page 7)

اهداء ساعت رولکس طلا به الویس

ساعت رولکس طلا از سوی انجمن لیواستوک ،به دلیل شکستن رکورد حضور جمعیت در هوستون آسترو دام در سال 1970 به الویس اهدا شد.او شش شو برای 300،000 نفر اجرا کرد که بلیط آنها تماما پیش فروش شده بود . الویس اغلب از این ساعت پشت نگاری شده استفاده می کرد . در پشت ساعت چنین جمله ای حک گردیده است : " تقدیم به الویس پریسلی از طرف روسای هوستون live stock show 1970 " مترجم:شانیا ...

Read more

آیا الویس همان پادشاه 2000 ساله است که تناسخ یافته؟

آیا الویس همان پادشاه 2000 ساله است که تناسخ یافته؟ الویس پریسلی خواننده ، موسیقی دان و هنرپیشه آمریکایی و یکی از مهمترین چهره های فرهنگی قرن بیستم بود. از اون با عنوان "پادشاه " نام برده میشود. آنتیخوس پادشاه سلسله کوماژن بود . ( کوماژن ها خاندانی ایرانی ، یونانی بودند که فرهنگ ایران و یونان را در منطقه آناتولی در هم آمیختند) . او به سخاوت ، چهره زیبا و صدای دلنشینش معروف بود. الویس و آنتیخوس مشابه هم هستن ...

Read more

نوشته شدن کتاب مغرضانه بر علیه الویس

Elvis - What Happened در جولای سال 1976 ، رد وست ، سانی وست و دیو هبلر ، توسط ورنون پریسلی، پدر الویس ، از کارخود به عنوان محافظان شخصی الویس ، اخراج شدند. رد وست از زمانهای دور و از دوره دبیرستان با الویس آشنایی داشت و آنها باهم بسیار صمیمی بودند. او از سال 1955 بخشی از تشکیلات درونی الویس شد و به عنوان راننده و محافظ مشغول به کار شد. سانی وست که پسر عموی رد بود ، نخستین بار الویس را در سال 1958 ملاقات کرد ...

Read more

الویس و پریسیلا

الویس و پریسیلا  شب اول بعد از ملاقات الویس ، پریسیلا در مدرسه تمرکز نداشت. اما به کسی نگفت که الویس را ملاقات کرده. چه کسی باور میکرد که او دیشب در خانه الویس پریسلی بوده؟ چیزی که بیشتر این واقعیت را سبب میشد این بود که وقتی پریسیلا به الویس معرفی شد یک دختر 14 ساله بود اما مانند یک دختر بالغ به نظر میرسید . و الویس خود از پیامدهای موقعیت موجود آگاه بود.الویس خواستار این شد که بار دیگر پریسیلا را ملاقات کن ...

Read more

الویس و دختر کوچولوی نابینا

الویس پریسلی: نورفولک اسکوپ 20 ژوئیه 1975 در طول اجرای 20 ژوئیه 1975، الویس بین آهنگ ها در حال شوخی کردن و دادن دستمال دور گردنش بود تا اینکه او متوجه شد یک دختر کوچک دور از صحنه در سمت چپ ایستاده است. الویس به سمتش رفت و بر روی یکی از زانوهایش در مقابل او زانو زد. الویس وقتی فهمید او نابینا است دستش را گرفت و به مدت چند دقیقه با او صحبت کرد. جمعیت نمی توانستند صحبتهای آنها را بشنوند چرا که الویس میکروفون ر ...

Read more
Scroll to top